loading...
مجله مکران
دستگاه دفع حشرات و موش ریدکس پلاس
دستگاه دفع حشرات و موش
آیا از حشرات و حیوانات موذی اطرافتان خسته شده اید؟؟
انبار آشپزخانه و درو دیوارهای اتاقهای خانه تان لانه و جولانگاه موجودات موذی شده؟
آیا میخواهید برای همیشه خانه ای پاک از این موجودات داشته باشید؟
دستگاه جدید ریدکس پلاس را به شما معرفی می کنیم که در عرصه نبرد با موجودات موزی از قبیل سوسک، موش، پشه و ... انقلابی به پا کرده است. کافیست آنرا به پریز برق بزنید تا با ارسال پالس های دیجیتال در شبکه سیم کشی ساختمان همه موجودات موزی را فراری دهد.
عملکرد این دستگاه فوق العاده ساده بوده و فقط کافیست دستگاه را به پریز برق وصل کرده و بدون هیچ خطر و آثار سوء جانبی برای همیشه از شر موش، سوسک، پشه، مورچه و عنکبوت در منزل خود راحت شوید.

روش خرید : برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول مورد نظر را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.
قیمت فقط : 29,000تومانخرید پستی دستگاه دفع حشرات و موش
mortza بازدید : 45 دوشنبه 01 اردیبهشت 1393 نظرات (0)
 
 
بچه همسایه

از یک نفر می پرسند: «چند تا بچه داری؟

چهار تا از انگشتانش را نشان می دهد می گوید: «سه تا»

همه تعجب می کنند و می گویند: «اینها که چهار تاست»

او انگشت کوچکش را نشان می دهد و می گوید: «این بچه همسایه مان است،ولی همیشه خانه ماست»
 
قصه تکراری

روزی روباهی می رود پیش کلاغی و می گوید: به به. عجب دمی، عجب پایی!!

کلاغ با خونسردی می گوید: کجای کاری بابا! من خودم دوم راهنمایی ام.


جنگل

پسری که تا به حال جنگل ندیده بود، با دوستش به جنگل رفت

دوستش به او گفت : اینجا جنگل است

پسر جنگل ندیده گفت : این درخت ها نمی گذارند جنگل را ببینم

مشکل آسانسوری

یک نفر سوار آسانسور می شود، می بیند نوشته اند: ظرفیت :12 نفر

با خودش می گوید :عجب! حالا 11 نفر دیگر را از کجا بیاورم؟

سلمانی

کچلی به سلمانی میرود همه نگاهش می کنند

میگه : چیه ؟ اومدم آب بخورم !!

لامپ سوخته

یک لامپ برق سوخت

صاحبش به آن پماد سوختگی مالید


انگشت

یک روز یک نفر پطروس فداکار را با دهقان فداکار قاطی می کند

انگشت می کند تو چشم راننده ی قطار

امرار معاش و نویسندگی
 
سعید به دوستش محسن: برادرت که به خارج رفته ، از چه راهی امرار معاش می کند؟محسن : از راه نویسندگی.
 
سعید : چه می نویسد؟

محسن : هر ماه به پدرم نامه می نویسد تا برایش پول بفرستد.
 
جمله سازی

  معلم : امیر جان ، با حمید یک جمله بساز.

امیر : شما چقدر شبیه همید!


جمله رمزی

حسن پس از شرکت در امتحانات پایان سال ، به همکلاسی اش گفت : ما می خواهیم به مسافرت برویم. لطفا نمره های مرا بپرس و اگر تجدید شده بودم ، به صورت رمزی به من خبر بده. اگر از یک درس تجدید شده بودم ، بگو : سلیم به تو سلام می رساند. اگر هم از دو درس تجدید شدم بگو : سلیم و برادرش سلام می رسانند.

حسن بعد از مدتی نامه ای از همکلاسی اش دریافت کرد که در آن نوشته بود: خانواده سلیم همگی سلام می رسانند!!

امتحان

پزشک : خوب پسرم! حالا باید دندانهایت را امتحان کنم.

پسر بچه : آقای دکتر! امتحان کتبی یا شفاهی؟؟؟

 
پلیس
 
اولی : پدر من با یک حرکت دست می تواند یک کامیون را نگه دارد!

دومی : مگه پدرت چه کاره است؟
 
اولی : پلیس!!
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
ابزار وبلاگ
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 145
  • کل نظرات : 24
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 47
  • بازدید امروز : 6
  • باردید دیروز : 313
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 1,217
  • بازدید سال : 4,505
  • بازدید کلی : 23,753